نقش امت حزبالله در اين ميان بايد نقشي بيبديل باشد و هيچگاه نبايد پايان مذاکرات، خلأيي را براي استکبار فراهم آورد و با حضور و نفوذ خود در صدد ربايش گفتمان انقلاب اسلامي شود.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ اندکي پيش، اولين پيام امام(ره) را پس از قطعنامه 598، مرور ميکردم. تمام بندهاي اين پيام تاريخي، سرشار از انقلابيگري و تحفظ مصرانه و عامدانه بر گفتمان اصيل انقلاب اسلامي است. در آن روزها که تنها يک دهه از انقلاب گذشته بود برخي اما خسته ادامه دادن راه شدند و فشار پشت فشار که بايد جنگ خاتمه پيدا کند که متأسفانه در بين اين عده، شاخصترين و مؤثرترين افراد نظام نيز مشاهده ميشدند.
آن روز از بابت اين تفکر موهوم که انقلاب اسلامي چارهاي جز سازش با استکبار ندارد، ذوقمرگي در ليبرالهاي داخلي و اردوگاه استکبار موج ميزد. آن روز شايد بسياري بر اينکه ديگر پس از قطعنامه598 استکبارستيزي معنايي ندارد، آيندهاي آسوده و عافيتمدارانه را براي خود ترسيم ميکردند و شايد هدف از رنج و مشقتهاي خود براي پيروزي انقلاب اسلامي را در حال تحقق ميديدند امام امت هرچند با اجماع تمام مسئولان کشور و نه با رأي و نظر خود، تن به پذيرش قطعنامه 598 دادند ولي درايت و تدبيرشان در فضاي پساقطعنامه واقعاً نشانگر روح انقلابيگري و بصيرت وافرشان بود.
ايشان در فرازهايي از اين پيام تاريخي پس از پذيرش قطعنامه ميفرمايند:
راهي جز مبارزه نمانده است و بايد چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امريکا را شکست.
معتقدين به اصول انقلاب اسلامي ما در سراسر جهان رو به فزوني نهاده است و ما اينها را سرمايههاي بالقوه انقلاب خود تلقي ميکنيم و هم آنهايي که با مرکب خون تومار حمايت از ما را امضا ميکنند.
امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنهها و مرفهين بيدرد شروع شده است و من دست و بازوي همه عزيزاني که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاي عزت مسلمين را نمودهاند ميبوسم.
ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي که ممکن است خط اصولي دفاع از مستضعفين را حفظ کنيم... ما براي احقاق حقوق فقرا در جوامع بشري تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم کرد. جنگ ما جنگ عقيده است، و جغرافيا و مرز نميشناسد و ما بايد در جنگ اعتقاديمان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم.
ما ميگوييم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستيم.
امروز روز هدايت نسلهاي آينده است. کمربندهاتان را ببنديد که هيچ چيز تغيير نکرده است.
اين وظيفه اوليه ما و انقلاب اسلامي ماست که در سراسر جهان صدا زنيم که اي خواب رفتگان! اي غفلتزدگان! بيدار شويد و به اطراف خود نگاه کنيد که در کنار لانههاي گرگ منزل گرفتهايد. برخيزيد که اينجا جاي خواب نيست! و نيز فرياد کشيم سريعاً قيام کنيد که جهان ايمن از صياد نيست! امريکا و شوروي در کمين نشستهاند و تا نابودي کاملتان از شما دست برنخواهند داشت.
امروز يکي از افتخارات بزرگ ملت ما اين است که در برابر بزرگترين نمايش قدرت و آرايش ناوهاي جنگي امريکا و اروپا در خليج فارس صفآرايي نمود.
خودتان و کشور و مردم اسلامي را در برابر امريکا اينقدر ذليل و ناتوان نکنيد. اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد.
بحمداللّه از برکت انقلاب اسلامي ايران دريچههاي نور و اميد به روي همه مسلمانان جهان باز شده است و ميرود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودي را بر سر همه مستکبران فرو ريزد.
من به صراحت اعلام ميکنم که جمهوري اسلامي ايران با تمام وجود براي احياي هويت اسلامي مسلمانان در سراسر جهان سرمايهگذاري ميکند و دليلي هم ندارد که مسلمانان جهان را به پيروي از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند.
بغض و کينه انقلابيتان را در سينهها نگهداريد، با غضب و خشم بردشمنانتان بنگريد و بدانيد که پيروزي از آن شماست.
اين پيام حضرت امام(ره) آب سردي بود بر تمام ياوهگوييها و ذوقمرگيهاي ليبرال مسلکانه عدهاي که فضاي عمومي جامعه را مملو از افکار خود کرده بودند. هر چند امام تن به قطعنامه 598 داد و آن را جام زهر تلقي نمود ولي بصيرتشان اجازه واگذاري فضاي پساقطعنامه را به نيتهاي شوم نداد و مقتدرانه و انقلابيتر از گذشته يک بار ديگر خطوط و اصول انقلاب اسلامي را بازخواني کرده و به همه دنيا اعلام داشتند که چيزي تغيير نکرده است.
گرفتن هوشمندانه فرصت از فرصت طلبان داخلي و خارجي که قصد هضم گفتمان انقلاب اسلامي در هاضمه استکبار را داشتند و هر چند بعضاً اين راه را خائنانه پيش نگرفته و از روي اعتقاد به اين امر مبادرت ورزيده بودند، از خطر چاشني شدن ياوه گوييها و انديشههاي مضمحلکننده غربي براي اداره کشور و تبديل شدن آنها به گفتمان در جامعه ممانعت به عمل آمد.
قصد نويسنده از بيان اين فضاي تاريخي رسيدن به اين نکته است که شباهت عجيبي بين دوران پساقطعنامه 598 و پسا توافق هستهاي وجود دارد.
بازخواني راهبرديترين خطوط انقلاب را امروز پس از پايان مذاکرات هستهاي از زبان رهبر معظم انقلاب ميشنويم. دائما موضوع استکبار و مفهومشناسي و ذکر مصاديق آن در فرمايشات اين روزهاي معظمله ديده ميشود.
دائماً بر اين نکات تأکيد ميشود که مبادا دشمني دشمن را کم انگاريم يا حمايت ما از مظلوم در دايره شريعت و مذهب نيست و ما از همه مظلومان عالم حمايت ميکنيم. همچنين بارها از خطر نفوذ و حضور امريکا در کشور صحبت به ميان آمده است و فرمودهاند که در فضاي پس از پايان مذاکرات مراقب رخنهها و منافذ باشيد.
به نظر جريان مذاکرات هستهاي ميبايست روزي به پايان ميرسيد و سواي اينکه چه دادهايم و چه گرفتهايم و آيا قبول شود يا رد، مهم اين است که پايان پذيرفته است و الان بايد قدمها را قدري فراتر از برجام و قطعنامه برداشت و فضاي پسامذاکرات را به دقت رصد و تحليل کرد.
نقش امت حزبالله در اين ميان بايد نقشي بيبديل باشد و هيچگاه نبايد پايان مذاکرات، خلأيي را براي استکبار فراهم آورد و با حضور و نفوذ خود در صدد ربايش گفتمان انقلاب اسلامي شود.
امروز روزي است که تمام متفکرين و دغدغهمندان حوزههاي مهم و تأثيرگذار نظام بايد محفلي اتخاذ کرده و تمام منافذ و رخنههاي دشمن را شناسايي کنند و اين چنين نيست که برخي بنمايانند که در روند انقلاب تغييري ايجاد شده است و پس از آن بايد بعضي از اصول انقلاب را بيفروغ کرد، اينطور نيست و به فرموده رهبر معظم انقلاب بايد خود را پس از اين آماده مبارزه با استکبار کنيم و مفهوم و مصداق دشمن را بار ديگر بازخواني و فضا و بستر حضور تفکر و انديشه ليبرالي را نابود کنيم.
امريکا دو هدف اصلي را در فضاي مذاکرات و پسامذاکرات دنبال ميکند و اين دو هدف تکميلکننده هميکي مقدمه رسيدن به ديگري است: ابتدا رسوخ و نفوذ در لايههاي مهم و تأثيرگذار کشور است و ايجاد تغيير و اصلاحات سياسي در ابعاد حاکميت و پس از آن احياي قدرت و نفوذ سابق در کشورهاي منطقه غرب آسياست که امريکا و مستکبرين غربي به خوبي ميدانند که بايد قلهاي چون ايران اسلامي را فتح کنند تا به اين هدف نايل شوند. لذا نبايد به دست خود اجازه چنين نقشه شومي که در پرتوي جمعبندي مذاکرات هستهاي قرار است پياده شود را بدهيم و بايد با تمام قدرت و بينش و فهم سياسي، نخبگان و جامعه عمومي را از اين خطر آگاه کرد.
فرهاد نظريان ساماني